خلاصه ای از جلسه پنجم

جلسه ی پنجم حلقه با موضوع وضعیت علوم انسانی در ایران با حضور آقای رحیم پور دبیر حلقه برگزار گردید که در اینجا خلاصه ای از مطالب گفته شده آورده می شود:

بعضی از متفکرین بر این باورند که تحقیقات علوم انسانی از جنس علت جویی نیست .در تحقیقات علت جویی سلب قطعی وجود دارد که اینگونه تحقیقات در علوم انسانی وجود ندارد.

-یک مسئله در حوزه ی پژوهش علوم انسانی محدودیت های سیاسی است.که حاصل یک نوع نگاه سهل انگارانه نسبت به این موضوع بوده(شاید به این دلیل بوده که پیامدهای پژوهش در این حوزه مثل دیگر رشته ها محسوس نیست.
ادامه نوشته

بيانات در ديدار وزير علوم و استادان دانشگاه تهران‌

صحبت اختراعات شد؛ كه حالا مقدارى اختراعات انجام گرفته، كارهاى جديدى انجام گرفته. پيشرفتها را شايد من يك مقدار بيشتر هم بدانم؛ چون گزارشهاى گوناگون از جاهاى مختلف به ما خيلى ميرسد؛ اما حقيقتاً بنده راضى نيستم و اين مقدار پيشرفت علم راضى كننده نيست. حالا اينها مطالبى است كه فقط در اين جمعها ميشود گفت. وقتى ميگوئيم از اين مقدار پيشرفت راضى نيستيم، نه اينكه ما ميتوانستيم و نكرديم؛ نه، ممكن است هيچ كس هم مقصر نباشد، و بيشتر از اين هم نميشده. ممكن است واقع مطلب هم همين باشد، اما همين واقعيت براى بنده واقعاً خشنود كننده نيست؛ ما هنوز خيلى فاصله داريم تا آنجائى كه بايد به آن برسيم. من توقع زيادى هم ندارم. بنده عرض نميكنم كه حتماً در ظرف ده سال يا بيست سال بايستى به رديفهاى اول علمى دنيا برسيم - حالا نميگويم رديف اول - ليكن بايد هدف ما اين باشد؛ ولو در ظرف پنجاه سال كشور از اسارت علمى مطلقاً خارج بشود. توليد علم معنايش اين است. علم يك محصولى نيست كه توليدش مثل توليدهاى ديگر باشد؛ به خيلى مقدمات نيازمند است؛ ولى بايد بالاخره ما به آنجا برسيم كه دانش را گسترش و بسط بدهيم، به ژرفاى دانش برسيم، دانشهاى جديدى را پيدا كنيم. دانشهاى ممكنِ براى بشر فقط همين دانشهائى نيست كه ما امروز داريم؛ بسيارى دانشها قطعاً وجود دارد كه بعدها بشر به آنها خواهد رسيد؛ كمااينكه بسيارى از دانشها تا صد سال پيش نبود. خيلى از اين علوم انسانى كه صحبت كردند، تا صد سال پيش، از اينها خبرى نبود؛ نه علم وجود داشت، نه تحقيقات علمى در آن رشته‌ها وجود داشت؛ بعد به وجود آمد. بشر قابليت اتساعش خيلى بيش از اينهاست. عالَم قابليت معرفت و شناختش خيلى بيشتر از اينهاست. ما بايد به جائى برسيم كه در اين عرصه‌ها هرچه ممكن است، پيش برويم؛ هرچه ممكن است، بفهميم. و البته علم را وسيله‌ى سعادت انسان قرار بدهيم. تفاوت نگاه دين - يعنى اسلام - به علم، با نگاهى كه دنياى مادى به علم مينگريست، در همين است. ما علم را ميخواهيم براى سعادت بشر، براى رشد بشر، براى شكوفائى بشر، براى استقرار عدالت و آرزوهاى قديمى بشر.

ادامه نوشته

خطر تفکر ترجمه ای

نقد با شك، آغاز می شود و منتقد با بیدار كردن شك، می كوشد تا پایه های «یقین» را استوار كند و امروز «بنیادگرایی لیبرال» با همان جزمیت بنیادگرایی ماركسیستی، ساحت تفكر انتقادی و غیر ترجمه ای را به تعطیل و تسلیم فرا می خواند. ما در عصر ترجمه و تقلید به سر می بریم و كسانی متفكرتر دانسته می شوند كه مترجم ترند. جرأت اجتهاد در برابر غرب، از ما سلب شده است اما تمدن سازی بدون برخورد انتقادی با تفكر ترجمه ای، امكان ندارد.
ادامه نوشته